وبلاگ روانشناسی من

وبلاگ اختصاصی روانشناسی دین

وبلاگ روانشناسی من

وبلاگ اختصاصی روانشناسی دین

مطالعات و آزمایشات روانشناسی دین

چهارشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۹، ۰۵:۲۹ ب.ظ

مذهب و بهزیستی روانی

مطالعات آزمایشی انجام شده به منظور تعیین نوع بهزیستی روانی در طول حیات هر فرد، پیوسته از مذهب به عنوان یک ویژگی ضروری برای سلامت مطلوب نام برده اند. فرانکل و هویت، 1994؛ ویلکوک و همکاران، 1999؛ ویتر و سویین، 1992؛ آیل (Ayele, H)، مولیگان (Mulligan, T)، جورجیو (Gheorghiu,s) و ریس اورتیز (Reyes - Ortiz, c، 1999) گزارش کردند که در بررسی شان درباره 155 مرد، فعالیت مذهبی درونی(41) (مثل دعا، خواندن کتاب مقدّس) به طور معناداری با رضایت از زندگی، رابطه مثبت دارد. رابطه مثبت بین مذهب و بهزیستی روانی عمومی در طول پیوستار پیر شدن انسان آشکار است. هولت (Holt,M) و جنکینز (Jenkins,m) (1992) بر اهمیت مذهب برای افراد مسن تأکید کردند و بر این امور اصرار ورزیدند که لازم است پیری شناسان(42) نشان دهند که آگاهیِ بیشتر از مذهب، عامل مهم در بهبود سلامتی است. مطالعات دیگر به این نتیجه رسیده اند که اعتقادات و رفتارهای سنّتی یهودی مسیحی احتمالاً با بهزیستی در زندگی آینده رابطه دارند (بوربانک، 1992؛ کونیگ، 1991؛ 1993؛ لوین و کاترز، 1998) پژوهشی (جانسون، 1995) اهمیت خوب پا به سن گذاشتن را از طریق مطالعه اهمیت مذهب در زندگی افراد مسن مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه قطعی رسید که مذهب در زمانی که امید انسان از همه جا قطع شده است به افراد مسن امید می دهد.

مذهب و بهداشت روانی

رابطه بین مذهبی بودن افراد و بهداشت روانی در جمعیت های گوناگون گزارش شده است. نتایج این مطالعات حاکی از آن است که میزان شرکت در کلیسا با افسردگی رابطه ای منفی (معکوس) دارد، به گونه ای که میزان افسردگی در بین کسانی که به کلیسا می روند، تقریبا نصف میزان آن در افرادی است که به کلیسا نمی روند. کونیک، هایز، جرج و بلازر، 1997) وودز (Woods,T)، آنتونی (Antoni,M)، ایرونسون (Ironson,G) و کلینگ (Kling,D، 1991 أ، 1999 ب) گزارش می کنند که استفاده زیاد از مذهب به عنوان یک سازوکار برای کنار آمدن، در دو نمونه مجزّا از افراد مبتلا به بیماری HIV منجر به بروز نشانگان(44) کمتری از افسردگی و اضطراب گردید. مطالعه دیگری (میکلی، کارسون، و سوکن، 1995) این نظریه را مطرح می کند که مذهب می تواند تأثیری مثبت (مثل ترغیب افراد به همبستگی اجتماعی،(45) کمک به ایجاد معنا در زندگی) یا منفی (پروراندن احساس گناه یا شرمساری بیش از حد در ذهن، به کاربردن مذهب به عنوان یک راه فرار از مواجه شدن با مشکلات زندگی) بر سلامت روانی داشته باشد. این پژوهش همچنین گزارش داد که افراد برخوردار از دین داری درونی سطح بالا، افسردگی و اضطراب کمتری دارند و کمتر در جست وجوی توجه نارسای کنش ورانه هستند.(46) این افراد همچنین سطوح بالایی از قوی بودن من،(47) همدلی و رفتار اجتماعی انسجام یافته(48) را به نمایش می گذارند. پین (Payne,I)، برگین (Bergin,A)، بیلما (Bielma,R) و جنکینز (Jenkins,P، 1991) در بررسی خود درباره مذهب و بهداشت روانی، تأثیرات مثبت دیندار بودن بر بهداشت روان را از لحاظ ارتباط آن با متغیّرهای خانواده،(49) حرمت خود، سازگاری شخصی،(50) و رفتار اجتماعی، گزارش کردند. به علاوه، گارتنر (Gartner,I)، لارسون (Larson,D) و آلن (Allen, G، 1991) مشخص کردند که سطوح پایین دیندار بودن اغلب با اختلافات مربوط به کنترل نکردن تکانه ها(51) رابطه دارند.

مذهب و سلامت جسمی

مذهب می تواند از طریق افزایش توانایی افراد در حفظ بهزیستی کلی، به ویژه در بین افراد مسن، در محافظت از سلامت جسمی افراد سهیم باشد. (کونیگ، 1999؛ ویتمر و سویینی، 1992) مطالعه ای نشان می دهد خطر ابتلا به «آنفارکتوس میوکاردیال» (MI)(52) در آزمودنی هایی که خود را «غیر مذهبی» توصیف می کنند، به طور معناداری بیش از احتمال آن در آزمودنی هایی است که خود را «مذهبی» توصیف می نمایند. و این عامل از عوامل دیگری که احتمال ایجاد این بیماری را باعث می شوند مستقل می باشد. (فریدلندر، کارک و استین، 1986) بررسی دیگری نشان می دهد که فقدان توانایی و آرامش منبعث از مذهب در افرادی که تحت عمل جرّاحی باز و اختیاری قلب قرار گرفته اند مرگ و میر را بیشتر می کند. (آکسمن، فریمن و منهیمر، 1995)

سازوکارها

 دستگاه ایمنی بدن

دستگاه ایمنی بدن احتمالاً سازوکاری است که مذهب از طریق آن، در حفظ سلامت جسمانی مشارکت می کند. علی رغم قلّت پژوهش ها درباره تأثیر مذهب بر دستگاه ایمنی بدن، این پژوهش ها از لحاظ روش شناختی صحیح می باشند و نتایج جالب توجهی ارائه می دهند. یکی از این پژوهش ها رابطه ای معکوس بین میزان حضور در مراسم مذهبی و اینترلوکین 6 (Interleukin - 6) را که یک سیتوکین التهابی(54) و تنظیم گر دستگاه ایمنی شناخته شده است، نشان می دهد. (کرنیگ و همکاران، 1997)

مطالعه دیگری (وودز و همکاران، 1999 أ) گزارش می کند که آزمودنی هایی که دارای رفتار مذهبی (مانند شرکت در مراسم مذهبی، دعا خواندن) سطح بالایی هستند، به طور معناداری سطوح بالاتری از تعداد سلول های تولیدکننده کمک کار T (CDA+)(55) و نیز درصدهای بالاتر از آن را دارا می باشند.

 حمایت اجتماعی بیشتر

توجه بیشتر به شعائر مذهبی، چون باعث افزایش (احتمالی) شبکه حمایت اجتماعی می شود، با سطح بالاتری از سلامت رابطه دارد. شعائر مذهبی غالبا به صورت جمعی و همراه دیگران انجام می شود. یک سنّت قدیمی تحقیق در زمینه اپیدمیولوژی اجتماعی(57) سودمند بودن حمایت اجتماعی را نشان داده است. (هاوس، لندیس و آمبرسون، 1988) همچنین نشان داده شده که حمایت اجتماعی قادر است بر توانایی افراد در مقابله با بیماری های وخیم و بهبود یافتن از آن ها تأثیری قوی و مثبت بگذارد. (کوهن و ویلیس، 1985؛ تایلور، فالک، شاپتاو و لیچمن، 1986)

 ترس کمتر از مرگ

غالب مذاهب بزرگ درباره یک وجود دایمی و خشنود، پس از پایان حیات بر روی زمین، صحبت می کنند. به معنای دقیق کلمه، سازوکار دیگر در حلقه بین مذهب و سلامتی، ترس کاهش یافته ای از مرگ است که افراد مذهبی از خود نشان می دهند. مُدل (Modell, J) و گورا (Guerra,F ،1980) گزارش کردند که در 75% از بیماران مورد مطالعه آنان، ترس از مرگ، منجر به عوارض شدید مربوط به پس از عمل جرّاحی گردید. پریسمن (Pressman, P)، لارسون، لیونز (Lyons,J) و هیونز (Humes,D، 1992) در یک مطالعه موردی بر روی پیرمردانی که به دلیل ابتلا به سرطان مزمن حنجره تحت درمان قرار گرفتند شواهدی یافتند مبنی بر اینکه نبود اضطراب مرگ، که با اعتقاد به خدا تبیین می شود، در مقایسه با دیگر توانایی های کنار آمدن، نقش مهم تری در کاهش اضطراب جراحی ایفا می کند.

 رفتارهای مخاطره آمیز کمتر برای سلامتی

با این حال، عامل دیگر در ساز و کار پیونددهنده مذهب و سلامتی، احتمالاً این امر است که رفتار مذهبی، کمتر به رفتارهایی منجر می شود که در تقابل مستقیم با سلامتی می باشند. جارویس (Jarvis,G) و نورثکات (Northcott,H، 1987) رفتار پیروان نُه مذهب بزرگ را مورد بازبینی قرار داده و به تفاوت های چشمگیری در زمینه کنترل های غیررفتاری در دو حوزه عمده دست یافتند. آنان دریافتند که مذهب خطر بیماری یا مرگ را به دو طریق کاهش می دهد:

1. تجویز رفتاری که مانع از بیماری یا مرگ می شود، یا به درمان بیماری کمک می کند؛

2. ممنوع کردن رفتاری که برای زندگی مضر است یا مانع درمان می شود.

وودز و ایرونسون (1999) در بررسی شان درباره نقش دین داری و معنویت در بیماران، گزارش کردند: بیمارانی که خود را «مذهبی» می دانستند، بیش از بیمارانی که خود را «مذهبی» توصیف نمی کردند، اعتقادات مذهبی را عامل سیگار نکشیدن، شراب نخوردن، و انتخاب غذاهای سالم ذکر می کردند.

ملاحظات روش شناختی

در حالی که بررسی نقش مذهب و معنویت به عنوان عامل سلامت جسمی و روانی، پیوسته نتایج مثبتی به بار آورده است، اما نگرانی های روش شناختی چندی نیز مطرحند: در درجه اول، تعریف یک سازه، خود برای عملیاتی کردن اصطلاحات به کار رفته و اطمینان از اعتبار و تعمیم پذیری یافته ها امری ضروری است. برای مثال، برخی از پژوهش ها مذهب را به عنوان تعداد دفعاتی که یک فرد در مراسم مذهبی شرکت می کند تعریف می کنند. عده ای هم اعتقاد به خدا را به عنوان تعریف خود از مذهب، به کار می برند. تعریف دقیق سازه ها نه تنها موجب تسهیل ارزیابی می شود، بلکه ماهیت غالبا گیج کننده آنچه را که در هنگام سنجش و ارزیابی مذهب مورد سنجش قرار می گیرد، مشخص می نماید.

نگرانی دیگری که در هنگام بررسی رابطه مذهب و سلامتی وجود دارد به کنترل نامناسب متغیّرهای بالقوّه تعدیل کننده یا میانجی در اغلب مطالعاتی که تا به امروز منتشر شده اند، مربوط می شود. آنچه در نگاه اول، به نظر می رسد، آن است که رابطه بین مذهب و سلامت از عوامل و متغیّرهای دیگر مانند حمایت اجتماعی و غذای سالم (که متغیّرهای مزاحم و غلط اندازی هستند) تأثیر پذیرفته باشد.

··· پی نوشت ها

* Craighead, W.E.& Nemeroff. C.B. CCo- Ed.2001),The Corsini Encyclopedia of Psychology and Behavioral Science. (3rded.) New York: John Willy & SOns.

1. Religion and Psychology.

2. Episcopalian.

3. Self - condemnation.

4. Value clarificotion.

5. Psychology of religion.

6. An Introduction to the Psychology of Religion.

7. Parapsy chological.

8. American Psychological.

9. Illusion.

10. Universal neurosis.

11. Narcotic.

12. Psychoanalitic movement.

13. Journal of Religious Psychology.

14. Jesus, the Christ, in the light of Psychology.

15. Varieties of Religious Experience.

16. Methodology.

17. Experimental techniqes.

18. Social influences.

19. need satisfaction.

20. Self - esteem.

21. Theological foundations.

22. The Individual and His Religion.

23. Mature.

24. Immature.

25. Glossolalia.

26. Religious arousal.

27. Meditation.

28. Consciousness.

29. Confession.

30. Occult.

31. Psychopathology.

32. A Dinamic Psycology of Religion.

33. Conversion.

34. Progressive.

35. Maturational.

36. Battle for the mind.

37. Religion and Health.

38. Appeasement.

39. Well - being.

40. Intrinsic Religious Activity.

41. Gerontologists.

42. Mental health.

43. Symptoms.

44. Social cohesiveness.

45. Dysfunctional attention seeking.

46. Ego strength.

47. Integrated social behavior.

48. family variables.

49. personal adjusment.

50. uncontrol of impulse.

51. Myocardial Infarction (MI)

52. The immune system.

53. Inflammatory Cytokine.

54. T- helper inducer cell (CDA+)

55. Social support.

56. Social epidemiology.

57. fear of death.

58. Methodological Considerations.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۸/۲۸
یاسمین سادات حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی